صبر و بصر

لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین.فستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المومنین

صبر و بصر

لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین.فستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المومنین

پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۱۱ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم


الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین.


عید بزرگ ولایت بر همه مبارک.


خدایا ازت ممنونم که امسال هم اجازه دادی زنده باشم و این عید بزرگ رو درک کنم.


۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۵ ، ۰۸:۲۴
فاطمه ***

بسم الله الرحمن الرحیم


سالها قبل وقتی خیلی جوانتر بودم،اشتباهی رو در زندگی مرتکب شدم که نتیجه اون اشتباه به قیمت تمام عمرم رقم خورد.

خیلی زود متوجه اشتباهم شدم ولی در راهی قرار گرفته بودم که در اومدن ازش شاید اشتباهی بزرگتر بود و مجبور به ادامه شدم.

اما چیزی که خیلی اذیتم کرد،این بود که با همون یک اشتباه گناهی رو مرتکب شده بودم.ظاهرا گناه نبود ولی وقتی عمیقا بهش فکر کردم متوجه شدم که گناه بزرگیه و سختیهای بعدی زندگی من فقط به خاطر این گناه بزرگه که ظاهر گناه رو هم نداشت.

لحظه به لحظه اوضاع زندگی من بدتر میشد و من هر لحظه بیشتر خودم رو در یک زندان تنگ و تاریک که خودم باعثش شده بودم،گرفتار میدیدم.

و همه این گرفتاریها به خاطر فقط یک لحظه غفلت و یک درخواست نا بجا از خدا بود.با هر سختی و گرفتاری و عذابی بیشتر به عمق و بزرگی گناهم پی میبردم.

کاملا بیچاره و مستاصل بودم تا اینکه یک روز به طور اتفاقی در یک مکان عمومی بین حرفهای دو تا خانم متوجه ذکر یونسیه و رفع گرفتاری با این ذکر شدم 

اصلا نمیدونستم که این ذکر چی هست.اون زمان هم اینترنت به این شکل وسیع در اختیار نبود و تنها میشد از طریق کتاب و یا دوستانم بفهمم که این چه ذکری هست.

به دلیل مشکلاتی که داشتم هم امکان ارتباط با دوستان رو خیلی نداشتم.بالاخره فکر میکنم در کتاب داروخانه معنوی ذکر رو پیدا کرده و خوندم.

لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین.

جالب بود برام.

زیرنویس کتاب دیدم نوشته سوره انبیا آیه۸۷.

قرآن رو باز کردم.سوره انبیا.صفحات رو ورق زدم.آیه ۸۷.

وذاالنون اذ ذهب مغاضبا ...فنادی فی الظلمت ان لااله الا انت سبحانک انی کنت من اظالمین.

پس ندا داد در تاریکی، خدایی نیست جز تو، پاک منزهی تو  و من از ستمکارانم.

این دقیقا شرح حال منه بیچاره است که.

بارها توبه کرده بودم ولی این آیه وصف حال و روز من بود.

و بهترین قسمت ماجرا این بود که بعدش خدا میگه فستجبنا له و نجیناه من الغم.

یعنی خدا مستجاب میکنه و میبخشه و نجات میده.

و کذالک ننجی المومنین.یعنی منی که پیامبر نیستم و یک فرد عادی هستم هم میتونم امیدوار باشم که نجاتم بده خدا.فقط باید ایمان داشته باشم.

سوره انبیا رو از ابتدا شروع کردم به خوندن.

خوندم و خوندم تا رسیدم به 

و نجیناه و لوطا...

و وهبنا له اسحق و یعقوب...

و لوطا اتیناه ...و نجیناه من القریه التی...

و نوحا اذ نادی...فستجبنا له و نجیناه و اهله...

و ایوب اذ نادی....فستجبنا له و کشفنا...و اتیناه اهله....

و اسماعیل و ادریس و ذی الکفل....و ادخلنهم فی رحمتنا...

و ذی النون....فنادی فی الظلمت....فستجبنا له و نجیناه...

و زکریا اذ نادی ربه....فستجبنا له و وهبنا له یحیی...

این سوره سرشار از امید بود برای من.

با قلبی نادم با ذکر یونسیه توبه کردم.و عجیب حال دلم خوب شد.

این ذکر دستور خاص و شرایط خاصی داره برای به جا آوردنش.که البته اگر کسی با اون شرایط خاص بخواد بخونه احتمالا حالات مکاشفه براش رخ میده و البته بنده شنیدم که باید با اذن استاد باشه و الان با اون قضیه کاری ندارم.

چیزی که در این ذکر و آیه شریفه بیشتر نمود پیدا میکنه،اینه که با گفتن و مداومت بر این ذکر انسان از بند زندان تن و طبیعت آزاد و رها میشه و توجه به خالق  پیدا میکنه و از امورات مادی و دنیایی متوجه اصل و حقیقت هستی میشه.

دیگه حتی اگر در دنیا واقعا در زندان هم باشه خود رو رهاترین فرد روی زمین میدونه و میدونه که دنیا با تمام عظمتش فانی و زودگذر هست.

بعد از خوندن و مداوت بر این ذکر به یکباره آرامش گرفتم و شرایط بدی هم که در زندگیم ایجاد میشد فقط به خاطر تاثیر اون اشتباه میدونستم و اینکه حس میکردم که خدا توبه منو میپذیره و این امید به قبولی توبه آرامش بهم میداد.ولی خود این ذکر هم گویی چیزی درش نهفته بود که آرامش رو بهم تزریق میکرد.

سالها بعد لطف خدا شامل حالم شد و از اون وضعیت نجات یافتم و البته تا آخر عمر باید نتیجه اشتباهم رو پس بدم.

ان شاءالله اگر عمری باقی باشه،درباره این ذکر در پست بعدی مطالبی رو مینویسم.


۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ شهریور ۹۵ ، ۱۱:۱۸
فاطمه ***

بسم الله الرحمن الرحیم


بالاخره اسباب کشی تمام شد.

خسته شدم.

خدا رو شکر تمام شد و وسایل هم چیده شد.


خیلی طول کشید تا تمام شد.چون موقع باز کردن وسایل رو تک تک کردم و هر چیزی که نیاز نبود رو به کسی بخشیدم و هر آنچه که از بین رفته بود رو جدا کرده و انداختم.

وسایل رو مرتب و طبقه بندی کردم.

زندگی روزانه شروع شد و شاید همه چیز عادی به نظر بیاد اما الان که به راحتی توی خونه از هرچیزی استفاده میکنم،میبینم چه قدر این نظم و ترتیب در این راحتی و آرامش موثره.

شاید در حالت عادی به چشم نیاد ولی اگر کمی بی نظمی ایجاد بشه،اونوقت متوجه بشیم که نظم چه قدر در آرامش و پیش بردن زندگی موثر بوده.

در نظام هستی هم وضع به همین منواله.

کل هستی بر پایه نظم و قانون و هدف خلق شده.

از بدن خودمون گرفته تا روابطی که در کل هستی وجود داره همه نظام مندند.

فرض کنیم یک ویروس وارد بدن شده باشه.در اینجا بدن سیستم دفاعی خودش رو فعال کرده و با ویروس مورد نظر میجنگه و از صحنه بیرونش میکنه.

این اتفاق در بدن انسان بسیار زیاد رخ میده.

حالا فرض کنیم این نظم فقط در یک مورد وجود نداشته باشه و در فردی،سلولهایی که باید به ویروس مورد نظر حمله ور بشن به سلولهایی که وظیفه ایمنی رو دارن،حمله کنن.

خب همین مورد کوچک باعث خطرات جدی برای فرد شده و بدترین بیماریها رو برای اون فرد رقم میزنه.

این یک مثال کوچک بود.نظم در عالم خلقت در تمام موجودات خلق شده اعم از انسان و حیوان و جمادات و روابط بین همه اونها وجود داره و این نظم باعث ادامه حیات در کل هستی گردیده.


حتی برای کوبیدن یک میخ به دیوار هم نیاز به نظم و قانون نظام مند هست.حالا تصور کنید کل این هستی با چه نظمی اداره میشه تا من انسان بتونم یک زندگی و حیات بر روی زمین داشته باشم.

این نعمت بزرگی هست که خدا به ما داده ولی هر روز داریم نفس میکشیم و زندگی میکنیم و برامون عادی شده و شاید هیچ وقت بهش فکر هم نمیکنیم چه رسد که بابتش تشکر کنیم که خداوند متعال میفرمایند:قلیل من عبادی الشکور(سبا ۱۳)عده کمی از بندگانم شکر کزارند.




۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۵ ، ۰۹:۲۸
فاطمه ***

بشم الله الرحمن الرحیم


سلام خانم جانم.سلام آقا جان.

عروسیتون مبارک.


خوش به حالتون که در عین مشکلات زیادی که براتون تراشیدن و آخر دست هم راضی نشدن و رضایت رو در به شهادت رساندنتون دیدن،با اینکه زندگی مشترکتون خیلی کوتاه بود،ولی خداییش دو نفری خوشبخت ترین زن و شوهر دنیا بودید دیگه.


کاش همه مون یه کمی یاد میگرفتیم.

اول از همه هم خودم...


هوای جوونای ما رو هم داشته باشید.حتی اگه خودشون هوای خودشون رو نداشته باشن!

گناه دارن خوووو...


من که چشمهام کوره و نمیتونم ببینم توی عرش چه خبره.

ولی گمونم حسابی فرشته ها شلوغ کردن و جشن گرفتن.


من خیلی خوشحالم.براتون امشب صد تا صلوات برای هدیه سالگرد عروسیتون میفرستم.

دستم رد نکنید و ازم قبولش کنید.

یواشکی منو هم دعا کنید.

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۵ ، ۰۱:۰۹
فاطمه ***

بسم الله الرحمن الرحیم


 شهادت آقا جوادالائمه علیه السلام رو به همه تسلیت میگم.

فردا سالروز شهادت امام جواد هست و این یعنی ماه ذی القعده تمام شد.

و از شنبه میشه اول ذی الحجه.

ذی الحجه ای که امسال از ایران حاجی برای حج نداشت.

داریم به سالروز شهادت عزیزانمون در فاجعه منا نزدیک میشیم.

قلبم به درد میاد وقتی مرور میکنم این فاجعه رو.


این فاجعه نه تنها برای ایرانی و شیعه که برای کل مسلمانان و حتی برای کل جامعه انسانیت،فاجعه ای غمبار و جانکاه بود.

 عده زیادی از مسلمانان به عشق الله پا در حج ابراهیمی نهادند و با سوء تدبیر و مدیریت حکومت سعودی( البته در خوش بینانه ترین حالت ممکن)،مواجه شده و در پاک ترین لحظات عمر خود به ندای معبود خویش لبیک گفتند.

آل سعود پیشتر نیز عدم کفایت خود در میزبانی از زائران بیت الله را به نمایش گذاشته بود ولی اینبار این بی کفایتی را به بدترین وجهی اثبات نمود.

هر چند مسوولان اجرایی کشور برای بازگرداندن پیکر مطهر جانباختگان،تلاش بسیاری کردند ولی آل سعود با کینه و لجاجت احمقانه،سنگ اندازیهای بسیاری داشتند که در نهایت با واکنش به موقع و صریح رهبری،ایران توانست پیکرهای عزیزان ملت را باز گرداند.

جنایات آل سعود دست کم در یمن بر هیچ کس پوشیده نیست و این رژیم ظاهرا خود را به نفهمی زده تا همچنان گزینه اول برای اهداف استعماری ابر قدرتهای غرب باشد.و حالا که حدود یکسال از این فاجعه انسانی میگذرد،این رژیم نه تنها غرامتی به خانواده های عزادار پرداخت نکرده که حتی یک عذرخواهی ساده را هم از خود دریغ نموده تا همچنان بر کینه و حماقت خود اصرار ورزد.


خدایا شیعیان واقعی منتظرتر از همیشه،انتظار ظهور میکشند.

یا رب نظری...

الهم عجل فی فرج مولانا صاحب العصر و الزمان


۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۵۴
فاطمه ***
بسم الله الرحمن الرحیم

افطار کردم.
اگه گفتید چی؟
فلافل.
هلاک شدم تا درست کردم.
تشنه شدم بد جور.اما خب می ارزید.
الانم جون ندارم دیگه.
با این دهن روزه یه دفعه چه چیزایی میزنه به سرم؟!

چند روزه دارم به این فکر میکنم که زندگیم هر چی بود خوب یا بد تمام شد.
الان مدتهاست دارم توی فصل دوم زندگی میکنم.
حدود دو سال و شاید بیشتر زندگیم رو ورق زدم و کنکاش کردم تا گذشته رو عبرتی کنم برای آینده.
اما الان دو سال از آینده م هم اومد و رفت و تبدیل شد به گذشته.
دیگه تمام.
باید برنامه ریزی کنم برای بقیه عمری که از من باقی مونده.
شاید یک روز و شاید خیلی بیشتر.
مهم نیست چه قدر زندگی کنم مهم اینه که همین حالا درست زندگی کنم.
با پیشرفت بی گناه.
دیگه فهمیدم هر کسی سرنوشتی داره.بهتره با خدا بر سر قسمت چونه نزنم.
بهتره راضی بود به رضای خدا.
دلم آرامش میخواست که انگار خدا به یک باره برام رقم زد.
چی شد؟خودمم نفهمیدم.
فقط یک دفعه فهمیدم آرامش نصیبم شده.
این غیر از لطف خداست؟
من که میگم نه.
بازم شکرت خدا.همین...
۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۳۱
فاطمه ***

بسم الله الرحمن الرحیم


امروز روزه ام.حس خوبیه.بعد از مدتها بخور بخور و غلبه هوا و هوس،حالا نخوردن خیلی خوب بود.

چون ماه رمضان نبود و بالطبع کسی نمیدونست کی روزه است و کی روزه نیست و اصلا کسی حواسش نبود که امروز چه روزیه؟!،حال و هوای همه عادی بود.

فقط صبح مسوولم ازم خواست باهاش صبحانه بخورم که گفتم روزه ام.

گفت قضا گرفتی.گفتم آره ولی امروز روز دحوالارضه و ایشون هم این کلمه اصلا به گوشش نخورده بود که براش توضیح دادم.

خوب بود امروز چون:

کسی نخواست روزه نگرفتنش رو توجیح کنه.

کسی هم روزه گرفتنش رو توی بوق و کرنا نکرده بود.

احتمالا کسایی که دلشون منم منم میخواست خبر از دحوالارض بودن امروز نداشتن.

در نتیجه امروز بدون گناه خودنمایی،غیبت،خودبزرگ بینی،ریا و خیلی گناهان دیگه سپری شد.

غیبت هم جزء گناهها نبود چون امروز شدیدا سرمون شلوغ بود و در مدت استراحت من رفتم به اتاق یکی از همکارهام که دوست هم هستیم و با هم کمی بحث کردیم در مورد گناههایی که مانع ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه میشه.کمی هم علائم و نشانه های ظهور رو مطالعه کردیم و در کل یه کوچولو به علممون اضافه شد.

بعد هم دوباره نشستم پای کار تا ساعت ۲.

امروز روز خوبی بود.

حالم از همیشه بهتره.

خدایا شکرت.

شاید دلیل دیگه این حس خوب امروز به خاطر زیارت عاشورا خوندن هم باشه.

از امروز شروع کردم.

بندگی خدا رو کردن حس خوبی داره.

بازم شکرت خدا من که کاری نکردم ولی همین وظایف ریز ریز هم بهم آرامش عجیبی داده.

ازت ممنونم خدای مهربون.


۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۲۰
فاطمه ***

بسم الله الرحمن الرحیم


اللَّهُمَ صَلِّ عَلی فاطِمَه وَ اَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سرِّ المُستَودِعِ فِیها بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک


نمیدونم این صلوات چی داره که من این قدر دوستش دارم.

هر چی هست آرامش عجیبی بعد از خوندنش دارم.


قرار بود از دوشنبه روزه بگیرم ولی امروز فهمیدم فردا دحوالارضه.

از فردا روزه هام رو شروع میکنم.

روزه این روز یکی از آن چهار روزی است که در تمام سال ممتاز است.

فقط من روزه قضا دارم این روزه برام روزه مستحبی محسوب نخواهد شد.امیدوارم از ثوابش اندکی بهره ببرم.

التماس دعا

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۲۰:۴۷
فاطمه ***

بسم الله الرحمن الرحیم


ان شاءالله از دوشنبه میخوام شروع کنم به روزه گرفتن.

امسال خیلی بدهکاری دارم.گرما باعث شد بیشتر روزها رو بیمار باشم.

دقیقا ۱۶ روز نگرفتم.


خونه جدیدی خریدیم که رفتم تمیز کردم و به امید خدا از فردا کم کم و ریز ریز وسایل میبرم توش تا ان شاءالله آخر هفته وسایل درشت رو ماشین بگیرم و ببرم.

امیدوارم این خونه منشاء خیر و برکت باشه برای من و خانوادم.

فقط یک چیزی هست که یه کمی میزنه توی ذوق که خونه جدید آپارتمانه.

خدا کنه که توش راحت باشیم.

حقوق این ماه رو هم هنوز ندادن.

هعییییی...

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۱۲:۲۰
فاطمه ***

بسم الله الرحمن الرحیم


با نام تو شروع میکنم ابتدای هفته رو.

توی این چند روزی که گذشت،خیلی فکر کردم و تونستم بالاخره با مساله ای که دو سال پیش برام اتفاق افتاده بود کنار بیام.

نمیدونم چی شد ولی انگار خدا دلمو آروم کرد.کلا از بی تابی در اومدم.

آرامش خیلی چیز خوبیه.

اما اینو هم میدونم تا خدا نخواد هیچ دلی آروم نمیشه.


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۰۹:۲۲
فاطمه ***