ذکر یونسیه
بسم الله الرحمن الرحیم
سالها قبل وقتی خیلی جوانتر بودم،اشتباهی رو در زندگی مرتکب شدم که نتیجه اون اشتباه به قیمت تمام عمرم رقم خورد.
خیلی زود متوجه اشتباهم شدم ولی در راهی قرار گرفته بودم که در اومدن ازش شاید اشتباهی بزرگتر بود و مجبور به ادامه شدم.
اما چیزی که خیلی اذیتم کرد،این بود که با همون یک اشتباه گناهی رو مرتکب شده بودم.ظاهرا گناه نبود ولی وقتی عمیقا بهش فکر کردم متوجه شدم که گناه بزرگیه و سختیهای بعدی زندگی من فقط به خاطر این گناه بزرگه که ظاهر گناه رو هم نداشت.
لحظه به لحظه اوضاع زندگی من بدتر میشد و من هر لحظه بیشتر خودم رو در یک زندان تنگ و تاریک که خودم باعثش شده بودم،گرفتار میدیدم.
و همه این گرفتاریها به خاطر فقط یک لحظه غفلت و یک درخواست نا بجا از خدا بود.با هر سختی و گرفتاری و عذابی بیشتر به عمق و بزرگی گناهم پی میبردم.
کاملا بیچاره و مستاصل بودم تا اینکه یک روز به طور اتفاقی در یک مکان عمومی بین حرفهای دو تا خانم متوجه ذکر یونسیه و رفع گرفتاری با این ذکر شدم
اصلا نمیدونستم که این ذکر چی هست.اون زمان هم اینترنت به این شکل وسیع در اختیار نبود و تنها میشد از طریق کتاب و یا دوستانم بفهمم که این چه ذکری هست.
به دلیل مشکلاتی که داشتم هم امکان ارتباط با دوستان رو خیلی نداشتم.بالاخره فکر میکنم در کتاب داروخانه معنوی ذکر رو پیدا کرده و خوندم.
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین.
جالب بود برام.
زیرنویس کتاب دیدم نوشته سوره انبیا آیه۸۷.
قرآن رو باز کردم.سوره انبیا.صفحات رو ورق زدم.آیه ۸۷.
وذاالنون اذ ذهب مغاضبا ...فنادی فی الظلمت ان لااله الا انت سبحانک انی کنت من اظالمین.
پس ندا داد در تاریکی، خدایی نیست جز تو، پاک منزهی تو و من از ستمکارانم.
این دقیقا شرح حال منه بیچاره است که.
بارها توبه کرده بودم ولی این آیه وصف حال و روز من بود.
و بهترین قسمت ماجرا این بود که بعدش خدا میگه فستجبنا له و نجیناه من الغم.
یعنی خدا مستجاب میکنه و میبخشه و نجات میده.
و کذالک ننجی المومنین.یعنی منی که پیامبر نیستم و یک فرد عادی هستم هم میتونم امیدوار باشم که نجاتم بده خدا.فقط باید ایمان داشته باشم.
سوره انبیا رو از ابتدا شروع کردم به خوندن.
خوندم و خوندم تا رسیدم به
و نجیناه و لوطا...
و وهبنا له اسحق و یعقوب...
و لوطا اتیناه ...و نجیناه من القریه التی...
و نوحا اذ نادی...فستجبنا له و نجیناه و اهله...
و ایوب اذ نادی....فستجبنا له و کشفنا...و اتیناه اهله....
و اسماعیل و ادریس و ذی الکفل....و ادخلنهم فی رحمتنا...
و ذی النون....فنادی فی الظلمت....فستجبنا له و نجیناه...
و زکریا اذ نادی ربه....فستجبنا له و وهبنا له یحیی...
این سوره سرشار از امید بود برای من.
با قلبی نادم با ذکر یونسیه توبه کردم.و عجیب حال دلم خوب شد.
این ذکر دستور خاص و شرایط خاصی داره برای به جا آوردنش.که البته اگر کسی با اون شرایط خاص بخواد بخونه احتمالا حالات مکاشفه براش رخ میده و البته بنده شنیدم که باید با اذن استاد باشه و الان با اون قضیه کاری ندارم.
چیزی که در این ذکر و آیه شریفه بیشتر نمود پیدا میکنه،اینه که با گفتن و مداومت بر این ذکر انسان از بند زندان تن و طبیعت آزاد و رها میشه و توجه به خالق پیدا میکنه و از امورات مادی و دنیایی متوجه اصل و حقیقت هستی میشه.
دیگه حتی اگر در دنیا واقعا در زندان هم باشه خود رو رهاترین فرد روی زمین میدونه و میدونه که دنیا با تمام عظمتش فانی و زودگذر هست.
بعد از خوندن و مداوت بر این ذکر به یکباره آرامش گرفتم و شرایط بدی هم که در زندگیم ایجاد میشد فقط به خاطر تاثیر اون اشتباه میدونستم و اینکه حس میکردم که خدا توبه منو میپذیره و این امید به قبولی توبه آرامش بهم میداد.ولی خود این ذکر هم گویی چیزی درش نهفته بود که آرامش رو بهم تزریق میکرد.
سالها بعد لطف خدا شامل حالم شد و از اون وضعیت نجات یافتم و البته تا آخر عمر باید نتیجه اشتباهم رو پس بدم.
ان شاءالله اگر عمری باقی باشه،درباره این ذکر در پست بعدی مطالبی رو مینویسم.
واقعا
جالب بود
ممنون